کارتن‌خوابی و بی خانمانی در ایران، لکه ننگ بر پیشانی رژیم اسلامی

کارتن‌خوابی و بی خانمانی در ایران، لکه ننگ بر پیشانی رژیم اسلامی

زمستان هر سال، نه تنها سرمای هوا را عریان می‌کند، بلکه پرده از یک بی‌عدالتی‌ اجتماعی آشکار دیگر نیز برمی‌دارد. کارتن‌خوابی، بی‌خانمانی و مسکن گزیدن در جوار گورستانها در ایران، دیگر یک معضل حاشیه‌ای نیست؛ بلکه سال به سال ابعاد تکان‌ دهنده‌تری به خود می‌گیرد. اما مسئله حتی عمیق تر از بی خانمانی است. انسان بدون سرپناه فقط «بی‌خانه» نیست؛ بلکه همزمان از حقوق، امنیت، کرامت و فرصت‌های زندگی نیز محروم است. زیستن زیر سقف امن، با دسترسی به امکانات رفاهی و فرهنگی، حق اولیه هر انسانی است.

آنچه که در زمینه گسترش کارتن خوابی در کلان شهرهای ایران بیشتر قابل مشاهد است افزایش تعداد خانواده ها، زنان و کودکان بی خانمان و کارتن خواب است. اگر در سالهای گذشته زنان و دختران کارتن خواب، برای رهایی از خطرات اجتماعی مجبور بودند از لباس و آرایش های مردانه استفاده کنند. امروزه افزایش تعداد زنان کارتن خواب و کاهش میانگین سنی آنان، به قدری است که آنان دیگر نیازی نمی بینند تا زن بودنشان را مخفی کنند.

تنها کاری که جمهوری اسلامی در این رابطه انجام داده است، ایجاد تعدادی گرمخانه برای مردان و بسیار محدودتر برای زنان در تهران است. مسئولان رژیم اعتراف می کنند که: “مردم نگاه خوبی به گرمخانه ها ندارند و قبول نمی کنند به آنجا بروند.” واقعیت این است که مردم بی سر پناه به دلیل برخوردهای غیر انسانی، نسبت به این گرمخانه ها بی اعتماد شده اند. بی امکاناتی این گرمخانه ها و برخوردهای زننده و تحقیر آمیز مسئولان رژیم نسبت به کارتن خوابها طوری است که آنها ترجیح می دهند در پارکها و سایر اماکن باقی بمانند تا به اینگونه گرمخانه ها بروند.

در رژیم جمهوری اسلامی که در پناه استبداد مذهبی، انسان ها، به بیرحمانه ترین شیوه استثمار می شوند و دزدی، غارت، فساد مالی و اداری مرزی ندارد؛ در مملکتی که اقیانوسی از ثروت و نعمت در دل خود دارد و همه ثروت و سامانش در دست مشتی زالو صفت، غارتگر و قاتل قبضه شده است، باید میلیون ها انسان بی سرپناه و بی خانمان باشند. در چنین کشوری با صرف کسر بسیار کوچکی از مخارج کلانی که خرج پروژه های اتمی و موشکی، دخالت در بحرانهای منطقه ای، ترویج خرافات، نگهداری دستگاه عریض و طویل نظامی و سرکوب مردم معترض می شود، می توان به پدیده کارتن خوابی و بی سرپناهی برای همیشه خاتمه داد.

تا زمانی که این رژیم بر سر کار باشد و همه ثروت جامعه در چنگ مشتی غارتگر و قاتل قبضه شده و ساخت و سازهایی که به سرعت از زمین می رویند، صرفا به خاطر سوداندوزی و سوداگری باشند، علیرغم اینکه میزان شان هم بسیار بیشتر از رفع نیاز عموم مردم باشند، مردمی هم وجود خواهند داشت که در کنار خیابان ها، زیر پل ها، گوشه قبرستان ها و در بهترین حالت در آلونک هایی در حاشیه شهرها زندگی کنند. صدها هزار کودک در کلان شهر ها وجود خواهند داشت که قوت روزانه خود را در میان زباله ها و با زباله گردی تامین کنند و شبها را در خیابانها یا در آلونکها و در جوار زباله ها به روز برسانند و شهرداری هم برای آنها کارت زباله گردی صادر کند!

در نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی مانند هر نظام سرمایه داریِ دیگر، مسکن یک کالاست و سرمایه گذاری در زمینه مسکن هم از قانون تولید سود پیروی می کند. هیچ سرمایه داری بنا به ماهیتی که دارد تولید مسکن را با هدف پاسخگویی به نیاز جامعه و نیاز بی مَسکنان تولید نمی کند. با تبدیل مسکن از «کالا» به «حق»، می‌توان مسیر را تغییر داد. این تغییر، مستلزم حاکمیت مردم، تخصیص منابع و سیاست‌گذاری‌های علمی است که بر اساس نیازهای واقعی جامعه، نه سود سرمایه‌داران، شکل گیرد.

جمهوری اسلامی یک رژیم سرکوبگر و در خدمت تأمین منافع سرمایه داران است. این حکومت از طریق دولت و ارگانهای سرکوبش تمام منابع ثروت جامعه را به گروگان گرفته است. این رژیم در همان حال که از قواعد بازار آزاد و سرمایه داری خصوصی، برای اداره اقتصاد تبعیت میکند، با آن فسادِ مالیِ نهادینه شده در ارکانش که هر روز گوشه ای از آن برملا می شود، مسلماً قادر نیست، مشکل مسکن و فقر و کارتن خوابی ناشی از آن  را حل کند.

.

0 FacebookTwitterWhatsappTelegramEmail

پیام

گالری

ما را دنبال کنید! ​

تماس

  Copyright © 2023, All Rights Reserved Payaam.net