گسترش جنبش های اعتراضی مردم علیه استبداد عریان و بیرحم ولایت فقیه
اول: زمان زیادی به سالگرد خیزش انقلابی ژینا، خیزشی که سیمای جامعه ایران را عوض کرد باقی نمانده است. دو سال پیش در روز ۲۶ شهریور۱۴۰۱ مردم در شهر سقز با شعار( زن، زندگی، آزادی، ) بر علیه رژیم اسلامی و قوانین و سنتهای ارتجاعی آن شوریدند. پژواک صدای مردم سقز در مراسم خاک سپاری ژینا بزودی در همه ایران شنیده شد و به سرعت عالمگیر گردید. انقلاب ژینا مبارزات آزادیخواهانه، برابری طلبانه و عدالت جویانه را در سراسر ایران به هم پیوند زد ، ذهنیت جامعه را نسبت به جایگاه زنان و جوانان بطور کلی و در شکل دادن به آینده سیاسی ایران بویژه تغییر داد، همبستگی بین المللی با مردم ایران را جلب نمود، شکاف های عمیقی در پیکر رژیم اسلامی ایجاد کرد که آثار آن به تدریج آشکار می شود. ضروری است که این روز تاریخی و دست آوردهای تا کنونی آن به درخشان ترین شیوه گرامی داشته شود. به این منظور ابتکارات توده ای زیادی را می توان به کار گرفت. به عنوان یک تجربه نخستین سالگرد خیزش انقلابی ژینا با در کردستان اعتصاب گسترده سیاسی پاس داشته شد. گرامی داشت سالگرد انقلاب ژینا تاکیدی است مجدد بر تداوم جنبشی که از حرکت باز نایستاده است و تاکیدی است بر پیگیری اهداف آن.
دوم ـ جنبش مطالباتی، مبارزاتی و اعتراضی پرستاران که از نیمه مردادماه امسال آغاز شده، به سراسر کشور گسترش یافته است. پرستاران در اعتراض به تبعیض فراگیر، فشار شدید کار، اضافه کاری اجباری با حقوق ساعتی ۲۰ هزار تومان، عدم رعایت قوانین مصوب، و حقوق و مزایای بشدت پائین دست از کار کشیده اند. این اعتصاب گسترده پرستاران، در صد سال اخیر در ایران بیسابقه بوده و نشان می دهد که کارد به استخوان صبورترین کارکنان بخش خدمات در کشور رسیده است. نگاهی به آمار می تواند این فشار طاقت فرسا را به تصویر بکشاند؛ ایران ۳۵۰ هزار پرستار آموزش دیده دارد که از میان آنها ۲۴۰ هزار نفرشان شاغل و بیش از یک صد هزار نفر بیکار هستند. از میان پرستاران شاغل، یک صد هزار پرستار با هفده نوع قرارداد متفاوت استخدام شده اند. بخشی از پرستاران بیکار در دوران کرونا به کار فراخوانده شدند و پس از پایان دوران سخت و نفس گیر کرونا، همگی مجددا از کار برکنار شدند. این اقدام در حالی صورت گرفت که طبق برآوردهای خانه پرستار در ایران و بر پایه میانگین جهانی تعداد پرستار به بیمار و تخت بیمارستانی، کشور هم اکنون به ۷۵۰ هزار پرستار نیاز دارد. توجه داشته باشیم که میانگین این نسبت در دنیا حدود ۵\۲ پرستار به ازای هر تخت بیمارستانی و در کشوری مانند انگلیس ۴ پرستار است. اما در ایران نسبت تعداد پرستار به تخت و بیمار، هشت دهم است. از سوی دیگر بر اساس برآورد سازمان بهداشت جهانی، میانگین تعداد پرستار به هر ده هزار نفر در ایران از کشورهای همسایه همچون عمان، اردن، ترکیه، و عراق نیز کمتر است.
سوم ـ فشار سنگین کاری، اضافه کاری اجباری و عدم رعایت حقوق قانونی پرستاران در حالی است که دستمزد در ایران نیز نسبت به میانگین جهانی و نسبت به کشورهای همسایه بسیار پائین است. حقوق یک پرستار ایرانی ماهانه ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان یعنی حدود ۲۰۰ دلار است که در قیاس با سایر کشورها، چیزی شبیه هیچ است؛ در آلمان یک پرستار به محض ورود به کار، ۲ هزار دلار میگیرد. حقوق ماهانه پرستار در اروپا ۴ هزار دلار و در آمریکا و کانادا ۵ هزار دلار است. علاوه بر حقوق پائین، پرستاران برای شیفت ۷ ساعتهی اضافهکاری در شبهای طولانی، تنها ۱۴۰ هزار تومان بعد از چند ماه تاخیر دریافت میکنند. همین امر به موج مهاجرت و استعفای پرستاران ایران دامن زده است. مهاجرت ۳ هزار پرستار تنها در طول یک سال، مهاجرت ماهانه ۱۵۰ تا ۲۰۰ پرستار، استعفای ۲۰ پرستار بیمارستان طالقانی در شهر چالوس، استعفای ۴۰ پرستار و اعضای کادر پرستاری بیمارستان شهدای تجریش تهران، استعفای ۳۰ پرستار بیمارستان طالقانی آبادان و خودکشی پرستاران در شهرهای تهران، سنندج و کرمانشاه ، با میانگین مرگ سالانه ۱۲ تا ۱۶ خودکشی منجر به مرگ، از نتایج این فشار سنگین کار و دستمزد فوق العاده پائین است.
چهارم – فشار سنگین کاری و دستمزدهای پائین و تبعیض و بی اعتنائی مقامات حکومتی با واکنش پرستاران سراسر کشور روبرو شده است. آنها تصمیم گرفته اند که در هشتم شهریورماه، به یک اعتصاب سراسری برای رسیدن به خواست هایشان دست بزنند. اما اعتراضات و دست از کار کشیدن پرستاران در چند هفته اخیر، چند ویژگی در جنبش مطالباتی پرستاران را برجسته می سازد:
۱ـ مهمترین ویژگی حرکت پرستاران، گستردگی و سراسری بودن آن است. تاکنون در ۲۳ شهر بزرگ ایران اعتراضات صورت گرفته است. سراسری بودن حرکت های اعتراضی پرستاران نشان از درد مشترکی دارد که آنها را به هم نزدیک ساخته است.
۲- یکی از مهمترین ویژگی های حرکت اخیر پرستاران، همراهی و همگامی دیگر بخش های درمانی با آنهاست. حضور کارکنان بخش اداری، کادر درمان بخش اورژانس، بخش مامایی، آزمایشگاه ها و حتی کادر نظافت نشان از همبستگی بالائی دارد که نمی توان همواره شاهد آن بود. این نشان می دهد که کل بخش درمان که زیر شلاق خصوصی سازی و کالائی سازی بهداشت در هم کوبیده شده، نسبت به وضعیت خود ناراضی و خشمگین است.
۳ ـ تاکتیک دست از کار کشیدن کامل به جز موارد اوژانسی از دیگر ویژگی های اعتراضات اخیر است که در یک صد سال گذشته بیسابقه بوده است. این امر نشانه خشم پرستاران و بی فایده بودن اقدامات گذشته بوده که با بی اعتنائی مقامات حکومتی روبرو شده است. روشن است که دست از کار کشیدن در بخش بهداشت، هم چون اعتصاب معلمان، یا کارکنار بخش حمل و نقل شهری و بین شهری که با زندگی روزمره مردم سروکار دارد، اقدامی است که می تواند مردم را با اعتصاب کنندگان رودررو قرار دهد. این نکته ای است که همواره دولت ها تلاش می کنند از این حربه استفاده کنند. این که پرستاران کشور توانسته اند بیماران و همراهان شان را به ضرورت دست از کارکشیدن قانع کنند، از همبستگی بالای مردمی با اعتراض آنها خبر می دهد.
۴ـ جدا از همدلی و همراهی بیماران و همراهانشان با حرکت اعتراضی پرستاران، همبستگی گسترده کارگران، بازنشستگان و معلمان با این جنبش مطالباتی بسیار چشمگیر است. حمایت های شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان، اعلامیه های حمایتی کانون صنفی معلمان بوشهر، انجمن صنفی معلمان فارس، انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی، اعلامیه حمایتی سندیکای کارگران شرکت واحد از اعتراضات و خواست های پرستاران از همگرائی های غرورانگیز بخش های گوناگون طبقه کارگر خبر می دهد.
پنجم – هم سرنوشتی معلمان و پرستاران و تاکید بر شعار «کارگر، معلم، پرستار، اتحاد ، اتحاد» نشان می دهد که معلمان و پرستاران دریافته اند که از اجزای طبقه کارگر به معنای وسیع آن هستند. این امر نشان از دید روشن و دقیق در راستای همگرائی و همبستگی و اتحاد طبقاتی دارد. توجه داشته باشیم که بخش بهداشت و آموزش ، هر دو از کلیدی ترین بخش های خدمات هستند که امروز هیچ جامعه مدرنی نمی تواند نسبت به آن بی اعتنا باشد. واقعیت این است در کشورهایی که حداقل های تامین اجتماعی و سیاست های تا حدی مردم گرا رعایت می شود، به بخش های آموزش و بهداشت اهمیت ویژه ای داده می شود و از کالائی شدن این دو بخش و قدرت گیری بخش خصوصی در آن اجتناب می گردد. اما در ایران علیرغم این که بهداشت و آموزش رایگان در قانون اساسی تضمین شده، اما سیاست کالائی سازی در این دو بخش با خشونت و شدت بسیاری به پیش برده شده است. این کالائی سازی به گونه ای پیش رفته که امروز مدارس دولتی و بیمارستان های دولتی از بی کیفیت ترین ها در ایران هستند هر چند همین خدمات بی کیفیت نیز با هزینه های کمرشکن بر مردم تحمیل می شود. از این رو شعار “آموزش رایگان و با کیفیت” و “بهداشت و درمان رایگان و کارامد” در کنار تامین اجتماعی فراگیر و همگانی می تواند از جمله شعارهای کلیدی باشند که هم همبستگی مردمی را جلب می کند و با ایجاد سدی در برای کالائی سازی بهداشت و آموزش، از شدت استثمار و فشار کار جلوگیری خواهد کرد. بنابراین جنبش اعتراضی پرستاران و حرکت های اعتراضی معلمان اگر بخواهند از همراهی مردم برخوردار گردند باید که با برافراشتن پرچم آموزش رایگان و بهداشت رایگان، مردم را به حمایت از اعتراضات شان تشویق کنند و یک جنبش گسترده مردمی علیه نئولیبرالیسم هار و غارتگری فاشیستی بی مهار سازمان دهند.
ششم – هم زمان با حرکت های اعتراضی و سراسری پرستاران، اعتراضات دیگر بخش های اجتماعی جامعه نیز در حال گسترش است. جدا از اعتراضات مستمر بازنشستگان که اکنون به حرکت های متحد بازنشستگان شاخه های تامین اجتماعی، فرهنگیان، کشوری، مخابرات و فولاد تداوم یافته، کارگران بخش های تولیدی نیز اعتراضات و اعتصابات خود را گسترش می دهند. کارگران پالایشگاه های پارس جنوبی در بخش های گوناگون آن، در هفته های اخیر با دست از کار کشیدن و راهپیمائی های اعتراضی برای احقاق حقوق خود و بویژه حقوق های معوقه و لغو قراردادهای پیمانکاری می جنگند. کارگران کارخانه های آب شیرین کن در چابهار نیز به عدم دریافت حقوق های معوقه خود اعتراض کرده اند. کارگران واگن پارس در اراک نیز برای رسیدن به حقوق خود در محیط کارخانه دست به راهپیمائی زده اند. معلمان حق التدریسی در رابطه با وضعیت استخدامی خود و حقوق های پائین شان دست به اعتراض زده اند. رانندگان اتوبوس های کرج و پاره ای از شهرها در اعتراض به عدم واریز حقوق هایشان دست از کار کشیده اند. کشاورزان اصفهانی بیش از چهل روز است که با تحصن و با پارک کردن تراکتورهای خود به عدم دریافت حق آبه شان برای کاشت، دست به تحصن زده اند. بسیاری از کشاورزان که محصولات خود را به تعاونی های دولتی فروخته اند، به عدم دریافت مبالغ تعیین شده اعتراض کرده اند و این اعتراضات روز به روز گسترده تر می شود. در کنار این اعتراضات و اعتصابات مطالباتی، شاهد اعتراضات مستمر مالباختگانی هستیم. پرداختی بخشی از آنها برای خرید زمین و خانه ده ها سال معطل مانده و نه از زمین و نه از خانه خبری هست. بخش دیگر کسانی هستند که به امید خرید خودرو، پرداختی هایشان را انجام داده اند و حالا از خودرو تحویلی خبری نیست. در این جا باندهای مافیایی حاکمیت در زیر حمایت سپاه به غارت موجودی های مردم که با خون جگر پس انداز کرده اند، مشغولند. نکته مهم این است که در بسیاری از موارد ارگان های حکومتی هیچ پاسخی به این اعتراضات نمی دهند و مدام از نداشتن بودجه حرف می زنند درحالی که برای مراسم دولتی اربعین بودجه های کلان اختصاص داده اند و همه اتوبوس های شهری را موظف کرده اند که در این ماه تمامی امکانات خود را در خدمت زوار در مرز عراق قرار دهند. جدا از ادعای نداشتن بودجه، تنها واکنش حاکمیت به اعتراضات مردمی، گسترده تر کردن دامنه سرکوب علیه فعالان صنفی معلمان، فعالان مدنی حقوق زنان، کنشگران صنفی و سندیکائی کارگران و فعالان اجتماعی، فرهنگی و ادبی و تشدید فشار بر زندانیان سیاسی است.
هفتم – در شرایطی که جنبش های آزادیخواهانه و مدنی مردم در کنار حرکت های اعتراضی و اعتصابات بخش های گوناگون جنبش کارگری و بویژه بخش خدمات در جریان است و زمین زیر پای حاکمیت را داغ کرده است، مجلس انتصابی شورای اسلامی پس از نطق مسعود پزشکیان به همه اعضای کابینه او رای اعتماد داد. این بار با صراحت بیشتری روشن گشت که کابینه جدید، کابینه “آقا” ست. در گذشته هم تمامی کابینه ها بدون نظر و تائید شخص ولی فقیه امکان آغاز به کار نداشت. از زمان تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و بویژه پس از تصویب اصل ولایت مطلقه فقیه، بسیار روشن بود که استبداد فردی در جمهوری اسلامی بسیار خشن تر، بیرحمانه تر و متمرکزتر از استبدادهای پهلوی و قجری است. از همان زمان شکست انقلاب بهمن و روی کار آمدن فاشیسم دینی، نیروهای کمونیست و سوسیالیست انقلابی و سازش ناپذیر با هر شکل استبداد بر این حقیقت پای فشرده اند. اما بخشی از اصلاح طلبان در میان اپوزیسیون درونی رژیم و یا اپوزیسیون بیرون از حاکمیت، چشم امید به “انتخابات” در جمهوری اسلامی می دوختند و از این نمایش های مضحک و مهندسی شده انتظار معجزه داشتند. این بار نیز بخشی از اصلاح طلبان درون و بیرون حکومت بر همین توهم پای کوبیدند تا تعداد بیشتری از مردم را به دنبال آب به سراب رهمنون سازند. نطق پایانی مسعود پزشکیان برای رای دادن به تمامی اعضای کابینه پیشنهادی، مشت این جماعت را یک بار دیگر باز کرد و واقعیت استبداد عریان و بشدت خشن و خدای گونه ولی فقیه را بر همگان بیش از گذشته آشکار ساخت. واقعیت این است که “کابینه آقا” که پس از شکست خفت بار سیاست خالص سازی تحت عنوان “دولت جوان حزب اللهی گام دوم انقلاب اسلامی” با حضور بخشی از اپوزیسیون درونی رژیم شکل گرفته است، هدفی جز خاک پاشیدن به چشم مردم و ایجاد انشقاق در جنبش رو به گسترش آزادیخواهانه و برابری طلبانه بخش های گوناگون مردم ندارد. “کابینه آقا” تلاش دارد در کنار مشت آهنین، با پاره ای عقب نشینی ها در عرصه سیاست خارجی، از فشار بحران اقتصادی بکاهد و مانع روند فروپاشی قطعی اقتصاد کشور گردد و از این طریق بخشی از نیروهای معترض جنبش های مطالباتی را از صف مبارزات انقلابی خارج سازد. تلاش عبثی که ره به جایی نخواهد برد.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
پیروز باد انقلاب مردم ایران
زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم
سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)
حزب کمونیست ایران
یکشنبه ۴شهريور ۱۴۰۳ برابر با ۲۴ اگوست ۲۰۲۴