707
					 
 
 
 
 
					
                    
						                    
                
            
گلها از عشق میمیرند
بر کنارههای رود
شب را بنگرید که در آب غوطه میخورد.
و بر پستانهای لولیتا
دسته گلها از عشق میمیرند.
دسته گلها از عشق میمیرند.
بر فراز پلهای اسفندماه
شب عریان به آوازی بم خواناست.
تن میشوید لولیتا
در آبِ شور و سنبلِ رومی.
دسته گلها از عشق میمیرند.
شبِ انیسون و نقره
بر بامهای شهر میدرخشد.
نقرهی آبهای آینهوار و
انیسونِ رانهای سپید تو.
دسته گلها از عشق میمیرند.
 
			         
			         
			         
                    