مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
سه ماه پیش، زمانی که نام نرگس محمدی به عنوان برندۀ جایزه صلح نوبل عنوان شد، علاوه بر ابراز شادمانی معمول از پیروزی او و شنیده شدن صدایی از دل زندانهای ایران، برای بسیاری از ما فعالان مدنی، برابری جنسیتی و کوئیر، نشان دیگری از امید در دل داشت.
برای ما غیرممکن بود که فعال حقوق بشری شناخته شده، فمینیست و مخالف با اعدام از دل زندانهای ایران شاهد رنج زنان و افراد ترنس*، لزبین و کوئیر، از اوین تا قرچک ورامین، در برابر این ستم سکوت کند. برای ما حتمی بود که فعال حقوق بشر برندۀ صلح نوبل برای پایان دادن به رنج ناشی از ستم نظاممند علیه انسانها آن هم تنها به دلیل جنسیت، هویت جنسیتی و گرایش جنسی و عاطفیشان فعالانه وارد عمل خواهد شد. مگر میتوان سر برگرداند و بر وجود حکم اعدام در قوانین مجازات اسلامی برای رابطۀ رضایتمندانۀ دو انسان بالغ چشم بست؟!
خانم محمدی عزیز، ما خوشحال بودیم که شما به عنوان کسی که برای توقف استفاده از سلول انفرادی، فعالیتهایی نظیر انتشار کتاب و ساخت مستند داشتهاید، حال تریبونی بزرگتر و صدای بلندتری برای سخن گفتن از رنج به حاشیه رانده شدهترینها دارید. شما که از بازداشت شهروندان ترنس* به صورت کوتاه و طولانی مدت در سلول انفرادی بازداشتگاهها و زندانها آگاه بودید، امکان نداشت در خصوص این موضوع سکوت کنید.
اما صدها افسوس که آنچه را در نظرمان ممکن نبود، از شما شاهد بودیم! میدانیم که هر نامه و واکنشی از درون زندان همچون شمشیر داموکلس بر سر فعالان مدنی و زندانیان سیاسی است. ما از خطر در کمین شما برای فعالیت آگاهیم، اما حقیقتا سخن گفتن از زنان و افراد ترنس و به نمایش گذاشتن قوانین نابرابر و تبعیض علیه آنان چه در زندان و چه در قلب جامعه با استفاده از صدایی که حالا انعکاس آن به هزاران کیلومتر دورتر از زندان اوین میرسد، با رعایت ملاحظات و برای فردی چون شما که با قدرت و حدود استفاده از کلمات آشنایید، در ساختار قانونی و شرعی کنونی نیز ممکن است.
ما میدانیم مخالفت با حکم اعدام و مجازات برای افراد جامعه +LGBTQ میتواند برای شما هزینۀ قانونی و البته اجتماعی در پی داشته باشد.
اما پرسش اینجاست که آیا این آگاهی از شرایط دیگری، امری دوطرفه است؟ آیا شما هرگز به عنوان یک فعال حقوق بشر تلاشی داشتهاید تا «جامعۀ کوئیر» را درون مفهوم گستردۀ «بشر» جای دهید؟ آیا قوانین اعدام، شلاق و تبعیض نظاممند علیه جامعه +LGBTQ در ایران در دل سالها فعالیت شما به عنوان نقض حقوق بشر شناخته میشود؟ آیا مراد «جامعۀ زنان» در نامۀ اخیر شما شامل «زنان و افراد ترنس*» هم میشود؟ اگر جواب مثبت است چرا کوچکترین اشارهای به تبعیض مضاعفی که به آنها میشود به میان نیامده است و ما شاهد وعدۀ حمایت شما از جامعۀ کوییر و اعلام این حمایت به فعالان کوئیر به صورت منفرد و در ادامه حذف جامعۀ کوئیر در نگارش متنی مرتبط به این جامعه در نامهای بینالمللی هستیم. خانم محمدی کجا ایستادهاید؟!
نرگس محمدی عزیز! همانطور که خود آگاهید مبارزه برای حقوق بشر، علیه اعدام و آپارتاید جنسیتی یک تلاش جمعی است و ما و شما برای پیروزی راهی جز این نداریم که همهشمول و متحد با هم باقی بمانیم. منتظر واکنش شما نسبت به این انتقادات هستیم.
۱. لیلا حسین زاده۲. زهرا صادقی۳. رها غیاثی۴. آتنا دائمی۵. نیما نیا۶. نگین آرامش۷. بهاره منشی۸. الهام ثابتیان۹. الهام صالحی۱۰. ندا ناجی۱۱. رضوانه محمدی۱۲. بکا کیا۱۳. آریانا یاوری۱۴. سمانه اصغری۱۵. نیلوفر فتحی۱۶. نیلوفر فولادی
منبع: دادخواست
Ad placeholder